اشک...


کلبه عشق

شعبه ی دوم

اشک...




و خاطراتی مبهم از گذشته




و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام




فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود




خواب کودکانه ی من




و تو ماندی در خاطرم


بی آنکه تو را ..!!!




چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...



بعد از این همه عبورِ کبود،



قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 19 دی 1391برچسب:,ساعت 14:39 توسط هستی| |


Power By: LoxBlog.Com