کلبه عشق
شعبه ی دوم
یک نفر در همین نزدیکی ها چیزی به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است . . . آنکس که می گفت دوستم دارد تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد … همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک اشک... پرسید، دوستش داری؟ گفتم دنیای منه. پرسید دوستت داره؟ گفتم:تنها سوال منه؟! قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
خیالت راحت باشد ، آرام چشمهایت را ببند . . .
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است . . .
یک نفر که از همه زیبایی های دنیا ، تنها تو را باور دارد . . .
عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد
رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت
صدای خش خش برگها همان اوازی بود
که من گمان می کردم میگوید :
دوستت دارم
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکست و
از سادگی خیانت..
و چـ ــنــــدبــــار پـــشـــتـــِ سـرتــــ را نــــگـاهــــ کـردے
وزیــــر لـــبــــ گـفـــتـ ـ ــے :
" چــیـــزے را جــــا نــــگـــذاشـــتـــهـــ امــــ ؟ "
چـ ــرا (!) بــــرگــــرد...
یـــکــــ دنـــیـــا خـ ـاطـــرهـــ........................
و خاطراتی مبهم از گذشته
و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام
فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود
خواب کودکانه ی من
و تو ماندی در خاطرم
بی آنکه تو را ..!!!
چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...
بعد از این همه عبورِ کبود،
قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم
قاصدکــے را مــے ماند ؛
که دلــش حتــے ...
نه به بـــــاد و نه حتـے به نسیمـــــــــ ...
کـــه به یکـــــ فوت ؛ خـــوش استـــــ ..
مـــواظـــب خـــودت بـــاش !!!
اما خیلی بهتر از اون اینه که می شنویم کسی می گوید :
خـــودم هــمــیــشـــه مـــواظـبــتــم !!!
وقتی برگشتیم مارادرقفس انداختند
یک طرف خاطره ها، یک طرف فاصله ها
در همه آوازها حرف آخر زیباست
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
Power By:
LoxBlog.Com |